جدول جو
جدول جو

معنی قباق تپه - جستجوی لغت در جدول جو

قباق تپه
(قَ تَ پِ)
دهی است از بخش سنجابی کرمانشاه. واقع در 4000گزی جنوب خاوری کوزران و کنار راه فرعی کوزران به چهارزیر و موقع جغرافیائی آن دشت و سردسیر است. سکنۀ آن 164 تن میباشد. آب آن از چاه و محصول آن غلات و حبوبات دیم، لبنیات وشغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل می توان برد. زمستان اکثر برای تعلیف احشام به گرمسیر حدود نفت شاه میروند. از آثار ابنیۀ قدیم تپه ای دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان حومه بخش سلماس شهرستان خوی در 11هزارگزی جنوب خاوری سلماس و چهارهزارگزی جنوب شوسه سلماس به ارومیه زمین آن دره و هوای آن معتدل و دارای 40نفر سکنه است. مذهب ایشان شیعه و زبانشان ترکی است. آب آن از چشمه است و محصولات آن غلات و شغل مردم آن زراعت و گله داری و صنایع دستی اهالی جاجیم بافی است و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چُ تَپْ پَ)
دهی از دهستان فارسینج بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 45 هزارگزی جنوب باختری قصبۀ اسدآباد و 3 هزارگزی جنوب باختری فارسینج واقع است. کوهستانی و سردسیر است. 263 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و قنات. محصولش غلات، لبنیات، انگور، عسل، حبوبات، توتون و قلمستان. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان قالی بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(طَ تُ)
دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج، واقع در 55هزارگزی شمال خاوری دژ شاهپور و 15هزارگزی خاور گویله. کوهستانی و سردسیر با 150تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات، لبنیات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو و صعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ)
محلی در استرآباد، قرب فوجرد، شغال تپه. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 85)
لغت نامه دهخدا
(قَ تَ پِ)
دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. واقع در 44000گزی باختر قصبۀ کبودرآهنگ و 2000گزی باختر شوسۀ بیجار به همدان و موقع جغرافیائی آن تپه ماهور و سردسیر است. سکنۀ آن 536 تن میباشد. آب آن از قنات و محصول آن غلات دیم، لبنیات، مختصر انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان، قالیبافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ کَ)
دهی است جزء دهستان اوج تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. در 18000 گزی جنوب مرکز بخش و 17000گزی شوسۀتبریز به میانه واقع و موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. 810 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ تَ پِ)
دهی است از دهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. واقع در 23000گزی شمال باختری قصبۀ کبودرآهنگ و کنار راه اتومبیل رو کبودرآهنگ به مهربان و موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 1200 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، انگور، لبنیات، حبوبات، صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه اتومبیل رو و شش باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تپه ای باستانی در شمالالنگ کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی